سبک های یادگیری
چهارشنبه 90/12/10 3:27 عصر| | نظر
سبک های یادگیری از نظر رفتار گرایان به سه دسته تقسیم می شود :
(از دیدگاه دکتر عالمیان مولف کتاب ریاضی اول )
سبک های یاد گیری از نظر رفتار گرایان
. مجاری شناخت حسی دانشآموزان به پنج حس محدود میشود که از میان آنها حس بینایی، حس شنوایی و حس لامسه در ارتباط با جهان خارج و یادگیری بر دیگر حسها غلبه دارند. حس بینایی مبنای تفکر تصویری و حس شنوایی مبنای تفکر کلامی و حس لامسه مبنای تفکر دستورزی و ساختنی را پایهریزی میکنند. اینطورنیست که تفکر کلامی، تصویری و دستورزی ذهن دانشآموزان را به طور یکسان درگیر کنند. هرچند مهارتهای تفکر دانشآموزان طیفی بین این سه مهارت تفکر است اما معمولاً در اکثر دانشآموزان یکی از این سه سبک یادگیری بر دیگران غلبه دارد. این سه مهارت تفکر سه سبک یادگیری کلامی، تصویری و دستورزی را به دست میدهند. البته به ندرت ممکن است در دانشآموزی دو تا از سبکهای یادگیری و یا حتی هر سه سبک غلبه داشته باشند.
1-سبک یادگیری کلامی
در دانشآموزان کلامی ساختار نمادین کلام نقش مهمی در تفکر و یادگیری ایفا میکند. اینان کسانی هستند که وقتی فکر میکنند به زبان کلمات و جملات با خود حرف میزنند و میتوانند افکار خود را مستقیماً روی کاغذ بیاورند. استدلال ریاضی را مرحله به مرحله و جزء به جزء درک میکنند و چون مراحل اثبات به پایان میرسد مراحل درک ریاضی آنان خاتمه مییابد. ایشان از جزء به سمت درک کل حرکت میکنند و معمولاً تئوریهای آنان در چگونگی همنشینی جزئیات بسیار قوی است اما در همبستگی مبانی و ساختارهای کلی میلنگند. درک ایشان از تاریخ نیز از جزء به کل است و بسیاری از تحولات اجتماعی بسیار کند برایشان قابل درک نیست. در برابر ان ادراک اجزاء مؤثر در وقوع یک صحنة تاریخی برایشان بسیار سهل است. از بین فیلسوفان معروف فلسفه و سبک شناختی ارسطو، کندی، ابن سینا، توماس اکوئیناس و تحت تأثیر ایشان دکارت، کانت و سایر فلاسفة غربی زیر چتر این نوع مهارت یادگیری و تفکر قرار میگیرند.
2 -سبک یادگیری تصویری
در دانشآموزان تصویری شهود و تصویر سازی نقش مهمی در تفکر و یادگیری ایفا میکنند. وقتی این دانشآموزان به تفکر میپردازند روند تفکر به زبان مفاهیم و ارتباط بین آنها پیش میرود و بازنویسی روند تفکر برای ایشان نیاز به زحمت مضاعف دارد. حتی برخی از ایشان از به کلام در آوردن روند تفکر خود عاجز و ناتوانند اما میتوانند به خوبی آن را به زبان مفاهیم و ارتباط بین آنها بیان کنند. استدلال ریاضی توسط ایشان به صورتی کلی و مانند نگاه کردن به اجزای یک تابلو به طور سرتاسری ادراک میشود. ایشان از درک کل به سوی ادراک جزئیات حرکت میکنند و معمولاً تئوریهای آنان در ساختار و مبانی دقیق است اما در همنشینی و برقراری رابطه بین اجزاء ضعیف مینماید. درک ایشان از تاریخ نیز از کل به جزء است و ایشان برعکس دانشآموزان کلامی در ادراک تحولات اجتماعی توانا هستند. تفکر شهودی و تجربه نقطه قوت ایشان است. از بین فیلسوفان معروف فلسفه و سبک شناختی افلاطون، فارابی، ابن عربی، سهروردی و ملاصدرا زیر چتر این نوع مهارت یادگیری و تفکر قرار میگیرند.
3-سبک دستورزی
در دانشآموزان دستورز که ساختارگرا هستند بازسازی ساختارها و دست و فکرشان نقش مهمی در تفکر و یادگیری ایفا میکند. ایشان با به کار بردن ابزارها و ساختن اشکال و بازسازی ذهنی ساختارها در ذهن خود مفاهیم را یاد میگیرند و مهارتها را کسب میکنند. ایشان برای درک محتوای درسی احتیاج به خمت کردن با خود دارند حتی اگر آموزش با سبک یادگیری ایشان هماهگ باشد. استدلال ریاضی را تا وقتی خودشان بازسازی نکنند نمیفهمند و تاریخ را نیز باید به زبان ذهن خود بازسازی کنند تا بتوانند از آن درس یاد بگیرند. بسیاری از صنعتگران و مخترعین زیر چتر این نوع مهارت یادگیری و تفکر قرار میگیرند.(دکتر عالمیان مولف کتاب ریاضی اول دبستان)